تولدیک سالگی سوفیاجون مصادف باسوم ماه رمضان
سه هفته قبل ازاینکه یک ساله بشی به تهران خونه آقاجون وعزیزمامانی رفتیم که هم برای رفع رلتنگی رفتیم وهم اینکه برای زدن واکسن یک سالگی تهران باشیم.بعدازگذشت دوهفته یکی ازدوستای عزیزمامانی به نام مرضیه خانم برای عروسی دخترش مارابه یزددعودت کردن واین شدکه باعزیزمامانی باقطارسریع السیرراهی یزدشدیم.توقطارشمایه دوست پیداکردی که باهم چندماهی اختلاف سن داشتی.نیمی ازراه وتوقطارخوابیدی ونیمی دیگه هم به بازی کردن بامسافرین ودالی کردن سپری کردی.بعدازرسیدن به یزددایی حمیدبه استقبالمون اومدومارابه خونشون برد.تو اون سه روزی که یزدبودیم خونه دایی حمید خونه خاله عصمت وخونه دایی احمد وخونه بابااکبرودایی رمضون رفتیم.وبرای خواب هم خونه دایی حمیدمیرفتیم که ش...
نویسنده :
مامان زهره
8:38