سیده سوفیاسیده سوفیا، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه سن داره

سوفیاقشنگ ترین بهانه زندگیم

سیده سوفیادرکاروان نینوا

1393/8/19 7:09
نویسنده : مامان زهره
314 بازدید
اشتراک گذاری

کجائی ای نوگل پرپر

ای گل احمر ای علی اصغر

گلویت شد ، پاره از پیکان

این نباشد مادر ، مرا باور

تو بودی هم بازی طفلان

زینب دامانم ای گل خندان

شهنشه بردت سوی میدان

با رخی زرد و با لب عطشان

که شاید ، رحمی کنندت این

بی حیا لشکر ، ای علی اصغر من

این نباشد مادر ، مرا باور

غمت مادر کرده مدهوشم

چسان بی تو آب من نوشم

رسد فریاد تو بر گوشم

کجائی ای زینت آغوشم

تو هم دبودی یادگاری از

شاه بی یاور ای علی اصغر من

کودک عطشان حنجر پاره

مگر خوابت برده در آغوش

علی اکبر ای علی اصغر

آن شکر خند دلربای تو

آب آوردم از برای تو

به پستانم آمده شیر

ای کودک مادر ای علی اصغر

سر دست شاه دین بابت

عجب کرده حرمله خوابت

ز تیر کین کرده سیرابت

شدی خاموش و نمی آید

ناله ات دیگر ای گل پرپر

پنج شنبه هفتم آبان بودکه زنعمو مینا بهم خبردادفرداتوحرم امام رضامراسم بزرگداشت حضرت علی اصغره وشیرخواره هارالباس حضرت علی اصغربه تن میکنن وحرم میبرن.منم باشنیدن این خبربه بابایی زنگ زدم وازش خواستم که برات لباس تهیه کنه.بابایی هم ازاونجایی که خیابون حرم خیلی شلوغه.ماشینش وگذاشته بودوباموتور دوتا لباس یکی به رنگ سبزویکی هم به رنگ سفیدبرات خریده بود.منم دیدم چون دخترم سیده لباس سبزتنت کردم.جمعه صبح ساعت های نه بودکه عموحسین وزن عمومیناودخترگلشون دنبال من اومدن تابرای شرکت دراین مراسم به یکی ازمساجدنزدیک بریم ولی هرجا که میرفتیم مراسم داخلش برگزار نمیشد.تصمیم گرفتیم سریع خودمونوبه حرم برسونیم.وقتی رسیدیم مراسم آخرهای مراسم بود.من وزنعموهم کوچولوهایی که لباس کامل پوشیده بودن وانتخاب میکردیم وازتون عکس میگرفتیم.

    سوفیادرهاله ای ازنور

معصوم وپاک همچون فرشته

دخترم شمارااون پایین خوابوندم که خدایی نکرده دست نی نی دیگه به شمانخوره

یه عکس دونفره ازمابگیرید

بدون شرح

سوفیاجون ازدست تو

به جای کیک ,دستامومیخورم

 

این دوست منه

 

من ودوستام

صفاجون ازم خواست که شمارابغل کنه وباهات عکس بگیره

به من نگاه کن نی نی کوچولو

این هم منو دخترعموی مهربونم

بدون شرح

فردای اون روزهم به پیشنهاد حاج اصغراقاهمسرخاله سمیراکه مداح ونوحه خوان اهل بیت هستن به خونه خاله شهربانوکه روضه داشت رفتیم وایشون شمارابغل کردن وروضه حضرت علی اصغروخوندن تابرای میهمانها تداعی حضرت علی اصغربشه که ادم های بدوظالم به اون کودک شش ماهه چه ظلمی کردن وتشنه وگشنه بازدن تیربه گلویش شهیدش کردن.

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)