اولین های عزیزدلم
اولین باری که چشماتوبازکردی همون روزی بودکه به دنیااومدی وتوراواسه ملاقات به اتاق آوردن. اولین باری که ناخناتوکوتاه کردی زمانی بودکه تازه فقط دوروزت بود که زندایی لیلا به کمک عزیزمامانی زیرنورچراغ آشپزخونه ناخناتوکوتاه کردن.آخه دخترکوچولوم وقتی به دنیا اومدانقدرناخناش بلندبودکه بینی وصورتتوناخن کشیده بودی وزخمشون کرده بودی. اولین باری که حمام رفتی زمانی بودکه فقط هفت روزداشتی وروزجمعه ششم تیربودکه زندایی لیلا وعزیزمامانی بردنت حموم .وای که چقدرشماحمومودوست داشتی وازحوضچه آبی که زندایی برات درست کرده بودلذت میبردی. اولین باری که بیرون رفتی فقط سیزده ر...
نویسنده :
مامان زهره
15:24