دردودل های مادردختری

سوفیای عزیزم

دخترم دوست دارم کمی باهات درد و دل کنم، زمانی که این متن رو میخونی یه دختر جوان شدی و حتما قدرت درک درد و دلهای مامانو خواهی داشت. هم اکنون که مینویسم دوروزازواکسن چهارماهگیت میگذرد.بعدازگذرندان دوروزپرازاسترس برای من وهمراه بادردبرای شما. شماالان روپاهام خوابیدی ومن دارم برات مینویسم.راستشوبخوای خیلی دلم گرفته.انقدری که اشک توچشمام حلقه زده.نمیدونم دلیلش چیه شایدتنهایی شایدفشاراین دوروزکه بیشترازتوسوختم ودردکشیدم.نمیدونم هر چی هست منو واداشت تابرات بنویسم.

دخترم دوست دارم زودزودبزرگ بشی تابتونم باهات درددل کنم باهات بخندم.باهات بیرون برم وخوش بگذرونم.آخه من که خواهرندارم وازمادرم هم که دورم اینه که توهستی تمام دلخوشی من ؛مونس من,همدم من,ازالان بزرگ شدنت دانشگاه رفتنت مهندس یادکترشدنت ازدواج کردنت رابرای خودم تجسم میکنم.دوست دارم برات بهترین مادردنیاباشم مادری که درسته بیست وهفت سال بادخترش تفاوت سنی داره اماهمیشه خودشوبه جای سن دخترش بزاره واونودرک کنه.نیازاشو ,حرفاشو,احساساتشو.دخترم سعی می کنم تمام امکاناتی که من وبابایی میتونیم برات فراهم کنیم تاآرزوی چیزی رابه دل دختر نازمون نزاریم.هر کاری که برای تربیت و رشد یافتن توست انجام میدهیم ووظیفه خودم میدونم چون معتقدم وقتی تورا به این دنیا آوردم باید هر کاری که از دستم برمیاید برای خوشبختی تو انجام بدهم و قلبا دوست دارم هیچوقت هیچ منتی به خاطر از خودگذشتگی های مادرانه ام بر سر تو ننهم.منازالان  به خودم میگم دخترموکلاس نقاشی ,موسیقی,ورزشی,حفظ قران و...میفرستم وهزاران تصمیم وفکرخوب برات درنظردارم.

سوفیاجان توتنهادخترمن نیستی,توهمه امیدمن,زندگی من,مونس تنهایی من هستی.کسی هستی که همه آرزوهام ورویاهاموباتومیبینم.ای خدازنده باشموببینم :بزرگ شدن دخترم ,موفقیتای دخترم خوشبختیشو انشا...

 تاجان بر بدن دارم دوستت میدارم و برای خوشبختی و آرامشت تلاش خواهم کرد. میدانم که جوانها از نصیحت خوششان نمیاید اما دلم میخواهد بگویم تا مادرنشوی نمیتوانی صد در صد احساس مرا لمس کنی.

 بزرگترین دعا و آرزویم در درگاه خداوند سلامتی و شادی و موفقیت تو دخترعزیزم هست و همچنین ازخدامی خوام تا به من وبابایی کمک کنه تا بتونیم تورو خوب تربیت کنیم و در تمام مراحل زندگی کنار تو باشیم و خوشبختیتونظاره گرباشیم.

همیشه سلامت و خوشبخت باشی پاره جان و تنم.